ﭘﺎی "ﺩﻝ" ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ
ﭘﺎی "ﺩﻝ" ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ

ﭘﺎی "ﺩﻝ" ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ

نوشته های من...

کتاب پیشنهادی: خواب باران:وجیهه سامانی

حالا صدای هما می لرزید:-اینم از بخت سیاه منه! 

گلوله ی داغی که راه نفسش را بند آورده بود،به سختی پایین داد و گفت:-فکر کردم دیگه راحت میشم. 

و یک قطره اشک از گوشه ی چشمش لغزید و سر خورد روی شیب گونه اش.

حسام با لحنی نرم اما قاطع پرسید:-فکر نمی کردین اگه موفق می شدین،تازه اول حساب پس دادن تون بود؟ 

هما به تندی سرش را به طرف حسام چرخاند:-نه!چون اینجا این قدر حساب پس دادم که فکر نمی کنم چیزی هم برای اون دنیا مونده باشه!البته اگه خدا،همون قدر که میگن منصف باشه! 

حسام به نجوا گفت:-هیچ کس نمی تونه جای خدا قضاوت کنه. 

نفس های هما حالا نصفه و نیمه و سنگین بود:-کسی نمی تونه... خودش را جای من بذاره! 

حسام کوتاه نیامد:-از اولم قرار نبوده کسی جای کس دیگه ای باشه.هر کسی قصه ی خودش رو داره و سرنوشت خودش رو... و البته قرار هم نبوده زندگی همیشه همون طوری باشه که مطابق میل ماست.خدا همیشه بنده هاشو امتحان میکنه.

یه روز با نعمت و خوشی،یه روزم با بلا و مصیبت. مهم اینه که ما چطوری از هر دو امتحان بیرون بیاییم. 

تمام خشم هما بغضی شد که در گلویش ترکید و در صدایش جاری شد:-اگه جای من بودین... خواب باران:وجیهه سامانی، انتشارات کتابستان


پ.ن:"باید خلیل بود و به یار اعتماد کرد

گاهی بهشت در دل آتش میسر است"

نویسنده در این رمان تلاش کرده با نثر و بیانی ساده و خواندنی، نگاهی واقع‌بینانه به مسائل اخلاقی اجتماعی جوانان داشته باشد و در پس قصه‌ای عاشقانه، تعریفی واقعی از سرنوشت و قضا و قدر ارائه کند و مرز باریک بین تردید و ایمان را به درستی نشان دهد."خواب باران" رمانی با مضمون دینی-اجتماعی است که آدمی را به فکر فرو می برد،قلمتون مانا بانوی هنرمند♡

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.